یزدکان
یزدکان



عمر فارووق

 

 

 

 

عبید زاکانی

 

 

خوش وقت آن که عاشق صدیق اکبرست در راه دین موافق صدیق اکبرست

چون آفتاب روشن و چون صبح صادق است هر کو محب صادق صدیق اکبرست

در معرضی که دم ز صفا و وفا زنند آن کیست کو مطابق صدیق اکبرست

بگذار جمله در ره صدق و قبول دین بنما کسی که سابق صدیق اکبرست

انصاف آن که خاطر شوریده قاصر است از مدحتی که لایق صدیق اکبرست

آن کس که بود تقوی و تجرید کار او هم مونس پیمبر و هم یار غار او

 

 

 

 

 


 

در فضیلت امیرالمؤمنین عمر فاروق

 

 

 

چراغ جنّت و شمع دو عالم
امیر المومنین فاروق اعظم
 
اگر چه بود ملکی در میانش
نمی ارزید ملکی یک زمانش
 
غلامی بر سرش استاده بودی
زبان بر نیکویی بگشاده بودی
 
همی گفتی بدو الموت الموت
که تا عمرش نگردد لحظهیی فوت
 
کسی کو را موکّل مرگ باشد
کجا ملک جهان پر برگ باشد
 
شبی بودی که خود هیزم بچیدی
برای پیره زن هیزم کشیدی
 
چراغ خلد هیزم چین که دیدست
چنین روشن چراغ دین که دیدست
 
چو دین را مغز بودی در دماغش
بسی کردند روغن در چراغش
 
چو در دنیا نمیگنجید آن نور
چرغی شد میان جنّت و حور
 
اگر در دل ز فاروقت غباریست
ترا در راه دین آشفته کاریست
 
چه برخیزی بخصمی چراغی
که روشن زوست چون فردوس باغی
 
بخصمی زخم او برخویشتن زن
بروابلیس را کن کورو تن زن
 
چو زو ابلیس شد کور اوّل کار
از آن در خصمی او با تو شد یار
 
عجم بگشاد و این فتحی مدامست
چو پیغمبر عرب را، وین تمامست
 
عجم آنگه جهود و گبر بودند
ازو گوی مسلمانی ربودند
 
کسی اجدادش اسلام از عُمر یافت
ز مهر او چرا امروز سر تافت
 
کسی کو اعجمی افتاد در راه
ز سعی او مسلمان گشت و آگاه
 
چو از سعیش درون آمد باقرار
چرا باوی برون آمد بانکار
 
گر او هرگز نکردی نشر ایمان
که گشتی در عجم هرگز مسلمان
 
کسی را زو بود ایمان برونق
چگونه گویدش کو بود ناحق

 

 


 

نوشته شده توسط دوستداران عمر بن خطاب

 


 



 

ازعمرمی گویند...

 

کرد روزی عمر به رهگذری /سوی جوقی ز کودکان نظری

همه مشغول گشتند در بازی/ کرده هر یک همی سر افرازی

هر یکی از پی مصارعتی/ بنمودی ز خود مسارعتی

بر کشیده ورای خط ادب/ جامه از سر برون به رسم عرب

چون عمر سوی کودکان نگرید/ حشمتش پرده‌ی طرب بدرید

کودکان زو گریختند به تفت/ جز که عبدالله زیبر نرفت

گفت عمّر زِ پیش من به چه فن/ تو بنگریختی؟ بگفتا من

چه گریزم ز پیشت ای مکرم/ نه تو بیدادگر نه من مجرم

نزد آن کس که دید جوهر خود / چه قبول و چه رد چه نیک و چه بد

(حدیقة الحقیقة، سنایی غزنوی)

 

 

تا عمر آمد ز قیصر یک رسول / در مدینه از بیابان نُغول(دور و دراز)

گفت کو قصر خلیفه‌ای حَشَم / تا من اسب و رخت را آنجا کشم

قوم گفتندش که او را قصر نیست/ مر عمر را قصر، جان روشنیست

گر چه از میری ورا آوازه‌ایست / همچو درویشان مر او را کازه‌ایست(خانه‌ی محقر)

چون رسول روم این الفاظ تر / در سماع آورد شد مشتاق تر

دیده را بر جُستن عمّر گماشت / رخت را و اسب را ضایع گذاشت

هر طرف اندر پیِ آن مردِ کار / می‌شدی پُرسانِ او دیوانه وار

کین چنین مردی بوَد اندر جهان / وز جهان مانند جان باشد، نهان

دید اعرابی زنی او را دخیل / گفت عمّر نک بزیر آن نخیل

زیر خرما بُن ز خلقان او جدا / زیر سایه خفته، خفته بین، سایه‌ی خدا

آمد او آنجا و از دو ایستاد / مر عمر را دید و در لرز اوفتاد

هیبتی زان خفته آمد بر رسول / حالتی خوش کرد بر جانش نُزول

مهر و هیبت کرد ضدّ همدگر/ این دو ضدّ را دید جمع اندر جگر

گفت با خود من شهان را دیده‌ام / پیش سلطانان مِه و بگزیده‌ام

از شهانم هیبت و ترسی نبود / هیبت این مرد هوشم را ربود

بی سلاح، این مرد خفته بر زمین / من به هفت اندام لرزان، چیست این

هیبت حقّست این از خلق نیست / هیبت این مردِ صاحب دلق نیست

هر که ترسید از حق و تقوی گزید / ترسد از وی جنّ و انس و هر که دید

(مثنوی، دفتر اول)

 

 

گدایی شنیدم که در تنگ جای / نهادش عمر پای بر پشت پای

ندانست درویش بیچاره کاوست / که رنجیده، دشمن نداند ز دوست

بر آشفت بر وی که کوری مگر؟ / بدو گفت: سالار عادل عمر:

نه کورم ولیکن خطا رفت کار / ندانستم از من گنه درگذار

چه منصف بزرگان دین بوده‌اند / که با زیر دستان چنین بوده‌اند

(بوستان سعدی)

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

|
 


به وبلاگ من خوش آمدید
mehdivas@iran.ir

 

مهدی نبیلو

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان یزدکان و آدرس mehdimn.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





گیاهان دارویی مورد استفاده در دندان پزشکی
حیدر نظیری
نازنین
niush
ROBOT
قلب شکسته
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

 

اشتباهات باورنکردنی درموردخواب...!
ا حالا به سوره حمد اینجوری نگاه کرده بودی؟
اس ام اس عاشقانه
کره سنی ها
دخترك شانزده ساله بود كه براي اولين بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صداي بمي داشت و هميشه شاگرد او
10 درس طلایی از آلبرت انیشتین
گفتار حکیمانه
غم مخور
به ریسمان خدا چنگ زنید و متفرق نشوید
خلفای راشدیین
عمر فارووق
یزدکااااااااان
یزدکان

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 7
بازدید کل : 46920
تعداد مطالب : 13
تعداد نظرات : 22
تعداد آنلاین : 1

پرچم ایران